ایمیل خود را به هر سایتی ندهید | دردسرهایی که سراغتان میآیند
تاریخ انتشار: ۶ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۳۷۰۲۴
به گزارش همشهری آنلاین و به نقل از یورونیوز، روزنامه نیویورکتایمز در مورد چرایی اینکه شرکتها از شما آدرس ایمیل میخواهند نوشته است که آگهیدهندگان، ناشران محتوای وب و سازندگان اپلیکیشن، نشانی ایمیل را تنها برای تماس با شما نمیخواند بلکه این اطلاعات همچون خردههای نانی که روی زمین ریخته به شرکتها کمک میکنند تا مسیر فعالیت شما را در بین سایتها و اپلیکیشنها ردیابی کرده و به فراخور آن تبلیغات مرتبط را برای شما بفرستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
صنعت تبلیغات دیجیتال دههها است که برای شناسایی علائق و سلائق ما و ارائه هر چه بهتر تبلیغات هدفمند به این ردیابهای نهفته در داخل وبسایتها و اپلیکیشنها متکی است.
اما جالب است که بدانید که به لطف برخی قوانین و ابتکارات جدید، محدودیتهای گستردهای در این ساز و کار میتوان ایجاد کرد؛ از جمله اینکه شرکت آمریکای اپل از سال ۲۰۲۱ به کاربران آیفون اجازه داده است تا مانع ردیابی توسط اپلیکیشنها شوند. همچنین شرکت گوگل قصد دارد تا سال ۲۰۲۴ قابلیتی را به مرورگر کروم خود بیافزاید که میتواند مانع از استفاده وب سایتها از «کوکیها» با قابلیت رهگیری فعالیتهای افراد در سایتهای مختلف بشود.
همین محدودیتها باعث شده تا آگهیدهندگان و سازندگان اپلیکیشن به دنبال ردیابی کاربران از طرق دیگر باشند و آن روش ساده، از طریق درخواست آدرس ایمیل شما است.
چرا آدرس ایمیل شما یک داده قوی محسوب میشود؟
یکی از فناوریهایی که روز به روز در حال گسترش است، یک سازو کار تبلیغاتی به نام «شناسه یکتا ۲.۰» (Unified ID ۲.۰) است که توسط شرکت فناوری تبلیغاتی Trade Desk در کالیفرنیا ساخته شده است.
فرض کنید در حال خرید از یک وبسایت کفشهای ورزشی با قابلیت UID ۲.۰ یا همان شناسه یکتا هستید که پیامی ظاهر میشود و از شما میخواهد آدرس ایمیل خود را به اشتراک بگذارید و با دریافت تبلیغات مرتبط موافقت کنید.
هنگامی که آدرس ایمیل خود را وارد می کنید،UID ۲.۰ آن را به یک رمز متشکل از رقم و کاراکتر تبدیل میکند. بعد وقتی که میخواهید وارد یک اپلیکیشن پخش بازیهای ورزشی در تلویزیون خود بشوید و ایمیلتان را وارد میکنید، آگهیدهندگان میتوانند با مرتبط کردن این برنامه با شناسه یکتای شما برایتان تبلیغ کفشهای ورزشی را ارسال کنند، زیرا پیشتر در جریان بودند که شما از وبسایت کفشهای ورزشی بازدید کردهاید.
البته باز جای بسی امیدواری دارد که تنها شناسه یکتای شما در اختیار شرکتهای تبلیغ کننده قرار میگیرد و مانند کوکیها شامل بسیاری از جزئیات نمیشود.
پروژه مشترک اپل، گوگل و مایکروسافت برای حذف پسورد؛ فناوری انقلابی Passkey چیست؟
ولی باز هم راههای سادهتری برای وبسایتها و اپلیکیشنها برای ردیابی فعالیت شما در اینترنت از طریق آدرس ایمیل شما وجود دارد. یک آدرس ایمیل میتواند شامل نام و نام خانوادگی شما باشد، و با فرض اینکه مدتی از آن استفاده کردهاید، کارگزاران داده قبلاً اطلاعات جامعی در مورد علایق شما بر اساس جستجوهای شما جمعآوری کردهاند.
یک وبسایت یا یک برنامه میتواند آدرس ایمیل شما را در پایگاه داده کارگزار تبلیغات آپلود کند تا هویت شما را با نمایهای که حاوی اطلاعات کافی برای ارائه تبلیغات هدفمند به شما باشد، مطابقت دهد.
راهحل چیست؟
گزینههای مختلفی برای محدود کردن توانایی شرکتهای تبلیغاتی برای هدف قرار دادن شما بر اساس آدرس ایمیل شما وجود دارد:
یک دسته آدرس ایمیل بسازید
هر بار که سایت یا برنامهای ایمیل شما را میخواهد، می توانید یک آدرس منحصر به فرد برای ورود به آن ایجاد کنید. در این صورت هر وقت که ایمیلهای هرزنامه را به یک حساب خاص دریافت کنید، خواهید فهمید که کدام شرکت داده های شما را با بازاریابان به اشتراک میگذارد. االبته این روش معایبی هم دارد و آن این است که محبور میشود مدیریت تعداد زیادی آدرس ایمیل و رمز عبور را حفظ کنید.
از ابزارهای پوشاندن ایمیل استفاده کنید
اپل و موزیلا ابزارهایی دارند که به طور خودکار برای ایمیل شما یک ایمیل بدلی با نام مستعار میسازد تا بتوانید از آن برای ورود به اپلیکیشنها یا وبسایتها استفاده کنید. بدین ترتیب ایمیلهای ارسال شده به ایمیل مستعار به آدرس ایمیل واقعی شما ارسال می شود. ابزار Hide My Email اپل که بخشی از سرویس اشتراک iCloud+ است با دریافت ماهیانه ۹۹ سنت این امکان را برای شما فراهم میآورد، اما استفاده از آن ورود به حسابها از دستگاههای غیر اپل دشوار است. Mozilla's Firefox Relay پنج نام مستعار ایمیل را بدون هیچ هزینهای ایجاد می کند.
در صورت امکان، انصراف دهید
انصراف خود را از سایتهایی که از ساز و کار شناسه یکتای UID ۲.۰ برای هدفیابی تبلیغات استفاده میکنند اعلام کنید. برای اینکه کافی است آدرس ایمیل خود در ttps://transparentadvertising.org وارد کنید. (اما یادتان نرود که همه سایتهایی که آدرس ایمیل شما را جمع آوری می کنند از UID ۲.۰ استفاده نمی کنند.)
میتوانید هیچ کاری نکنید
اگر از دریافت تبلیغات مرتبط لذت می برید و هیچ نگرانی در مورد حفظ حریم خصوصی خود ندارید، میتوانید بپذیرید که به اشتراکگذاری برخی اطلاعات در مورد خودتان بخشی از معامله برای دریافت محتوا در اینترنت است.
کد خبر 737507 برچسبها مدیریت دادهها اینترنت تبلیغات فضاى مجازىمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: مدیریت داده ها اینترنت تبلیغات فضاى مجازى اپلیکیشن ها ایمیل خود سایت ها شرکت ها وب سایت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۳۷۰۲۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عهد کردیم خودسانسوری نکنیم
به گزارش قدس آنلاین، این برنامه در هر قسمت، یکی از پروندههای مهم و چالشی کشور را بدون واسطه بررسی میکند. فصل اول بیواسطه در ۲۶قسمت از شبکه یک سیما پخش شد. این برنامه محصول سازمان هنری رسانهای اوج است که روی آنتن شبکه یک سیما میرود. درباره جزئیات بیشتر این برنامه با «محمدعلی صدرینیا» کارگردان و تهیهکننده «بیواسطه» گفتوگو کردیم که میخوانید.
در این فصل سراغ فضاهایی رفتید که پیش از این کمتر دوربینی به آنجا رفته بود، مثل کارخانه اسلحهسازی یا مراکز هستهای. تمایز و ویژگی فصل دوم «بیواسطه» را نسبت به فصل اول چه میدانید؟ تلاش ما در فصل دوم این است فضای رنگارنگی از سوژهها، موضوعات و لوکیشنها را داشته باشیم و مانند فصل اول به دنبال این بودیم دوربین «بیواسطه» سراغ روایتهایی برود که مخاطب، کمتر تصویر و تصوری از آنها دارد. در فصل دوم سراغ موضوعاتی رفتیم که مردم امکان حضور در آن فضاها را ندارند؛ مثلاً در قسمت اول به کارخانه اسلحهسازی پارچین رفتیم که یک مجموعه نظامی با حساسیتهای بالای امنیتی است یا قسمتی دیگر سراغ رئیس سازمان انرژی اتمی رفتیم و به موضوع صنعت هستهای پرداختیم. وارد فضاهایی مثل رآکتورها و خط تولید رادیوداروها شدیم که کمتر دوربینی به آنجا رفته است. همچنین در این فصل سراغ برخی معضلات و مشکلات اجتماعی رفتیم که روایتهای کمتر دیدهشدهای در قاب تلویزیون داشتند؛ مثلاً به بعضی از مناطق محروم سیستان و بلوچستان و یا حاشیه شهر تهران رفتیم که تاکنون روایتهای کمی از آنها روی آنتن دیدهایم.
موضوعاتی مثل صنعت هستهای و توان نظامی، موضوعاتی حساس هستند که کمتر برنامهسازی سراغشان رفته است و به دلیل کمبود روایتهای داخلی در این باره، مردم برای یافتن پاسخ پرسشهایشان به روایتهای غیررسمی و رسانههای خارجی هم رجوع میکردند، چه شد که این ضرورت روایتگری، امروز احساس شد؟ اهمیت و ضرورت این موضوع از سالها پیش مشخص بود اما بستگی داشت که تیمهای برنامهساز با چه نگاهی سراغ این موضوعات بروند و اینکه دستگاهها و بخشهایی که باید پاسخگو باشند چقدر همراهی و همکاری کنند. ما از فصل اول در «بیواسطه» با خودمان عهد کردیم خودسانسوری نداشته باشیم. وقتی سراغ موضوعی میرویم، تا جایی که ممکن است پرسشهای مردم را در آن حوزه بپرسیم. در قسمت اول این فصل که سراغ کارخانه اسلحهسازی و مرکز صادرات دفاعی رفتیم درباره مباحث مرتبط با موشک، پهپاد، توان نظامی و اهمیت آن سؤالات صریحی پرسیدیم. در قسمتی که مرتبط با موضوع هستهای بود مسئله اصلی ما، پرداختن به این پرسش مهم در اذهان عمومی بود که با وجود تحریمهای جدی کشورمان بهخاطر انرژی هستهای، منافع این صنعت چیست و چرا اثراتش را نمیبینیم؟ ما تلاش کردیم سراغ این پرسش برویم و به آن پاسخ بدهیم. ولی ماجرا، سمت دیگری هم دارد که نهادها و مسئولان هستند و بستگی به همراهی و همکاری آنها دارد. خوشبختانه وزارت دفاع و سازمان انرژی اتمی با روی خوش ما را همراهی کردند ولی در مسیر تولید برنامه با دستگاههایی مواجه شدیم که همچنان نگاه سنتی دارند و زمانیکه میفهمند مجری برنامه، محمد دلاوری است یا ممکن است سؤالاتی بپرسد که ضعفها و کمکاریشان عیان شود تمایلی به مشارکت ندارند و ترجیح میدهند با حضور در یک برنامه تلویزیونی خنثی، گزارش عملکرد بدهند، به جای اینکه پاسخگو باشند.
ساخت چنین برنامههایی میتواند مسیر برنامهسازی سیاسی را در رسانه ملی هموار کند؟
امید و تلاش ما همین است. تولید برنامه در استودیو برای ما راحتتر و بیدردسرتر است، چرا که هماهنگی لوکیشنهایی خارج از تهران برای تیم تولید، فرسایشی و سخت است اما فکر میکنیم این شکل از پرداخت به سوژهها و مطالبهگری سبب میشود برنامهسازی سیاسی را یک گام به جلو ببریم.
اگر رسانههای رسمی از زیر بار برنامهسازی سیاسی شانه خالی کنند، رسانههای خارجی و غیررسمی وارد این حوزه میشوند و میدان روایتها از سوی راویان داخلی خالی میشود. همینطور است. معمولاً رسانه ملی تمایل به ساخت برنامههای سیاسی دارد تا مرجعیت رسانهای داشته باشد ولی بخشی از ماجرا به نهادها و دستگاههای مختلف برمیگردد که آنها هم باید این نگاه را داشته باشند. ما در مسیر تولید فصل دوم «بیواسطه» دستگاهها و وزارتخانههایی را داشتیم که با آغوش باز پذیرای ما بودند و ضعفها و قوتهایشان را صادقانه میگفتند اما گارد برخی از دستگاهها و نهادها به روی ما بسته بود و حتی به صورت غیررسمی میگفتند سمت ما نیایید. این ناشی از ضعف عملکردی آن دستگاه یا نگاه دهه شصتی روابط عمومیهایشان به رسانه است. حتی این نگاه وجود دارد که اگر دیده نشوند یا فراموش شوند بهتر از این است که در معرض توجهات رسانهای قرار گیرند.
مرز استقلال رأی در روایتهای «بیواسطه» که سفارشدهنده آن، سازمان اوج و پخشکنندهاش رسانه ملی است تا کجاست؟ «بیواسطه» وقتی موفق خواهد بود که واقعیت ایران امروز را به مخاطبان نشان دهد. این واقعیت، اجزای مختلفی دارد که شامل پیشرفتها، ضعفها، قوتها و کمبودها در حوزههای مختلف میشود. آنجایی مخاطب، ما را باور خواهد کرد که بفهمد واقعیت را به او میگوییم، یعنی هم نیمه پر لیوان را به او نشان میدهیم و هم نیمه خالی را. ما سعی نکردیم دوربین «بیواسطه» را به دوربین تبلیغاتی یکطرفه تبدیل کنیم. هم سراغ پیشرفتها میرویم و هم ضعفها. تلاش ما این است روایتی واقعی از اتفاقات و ماجراها داشته باشیم، چون نقطه مطلوب ما و مخاطبان، همینجاست. ما در عصری زندگی میکنیم که روایتها یکسویه نیستند و اگر درباره موضوعی روایتی داشته باشیم که درست نباشد، روایت دیگری از آن در شبکههای اجتماعی منتشر میشود؛ پس اعتماد مخاطب برایمان مهم است.
گاهی هزینههای اجتماعی که تلویزیون پس از پخش برنامههای سیاسی داده آنچنان سنگین بوده که ترجیح میدهد سراغ اینگونه از برنامهسازی نرود، اما نپرداختن به موضوعات روز در رسانه ملی چه هزینههایی برای جامعه پرسشگر امروز دارد؟ بهنظرم رسانه ملی باید برندهای ماندگار در برنامهسازی سیاسی داشته باشد و این برندها، مقطعی نباشند. اگر قرار است روی افکار عمومی اثرگذار باشد باید تحملش را بالا ببرد تا بتواند برندهایی از برنامههای تلویزیونی سیاسی جدی را خلق کند که مجری معتبر و دارای کاراکتر ویژه داشته باشد. در گام اول، تلویزیون باید در حوزه برنامهسازی سیاسی، برندسازی کرده و سپس آن برند را حفظ کند. ما با موضوعات مختلفی در جامعه مواجه هستیم که در مقاطع مختلف درباره آن، برنامهای ساخته و هر بار برند جدیدی خلق میشود. مثلاً در مقطع انتخابات، یکسری برنامهها روی آنتن میرود که با گاردهای بازتری به موضوعات روز جامعه میپردازد و پس از پایان انتخابات، آن برنامه و پرداخت به آن موضوعات، تمام میشود. مثلاً مسئله حجاب در مقطعی حساسیت بیشتری دارد و در یک بازه زمانی کوتاه، برنامههای گفتوگو محور با رویکردی باز در این باره روی آنتن میرود اما بعد تعطیل میشود. رسانه ملی بابت این برنامهها، هزینههای اجتماعی میدهد در حالیکه اگر برندهایی ثابت با رویکردی مشخص طی سالها ساخته شود و همیشه روی آنتن برود، اعتبار و مخاطب پیدا میکند. در چنین وضعیتی، آن برنامه سیاسی و اجتماعی برند میتواند در موقعیتهای مختلف، موضوعاتش را متناسب با شرایط روز به آن مباحث اختصاص دهد ولی وقتی نگاهها مقطعی شود سبب میشود هر دفعه، برند جدیدی خلق شود و برای جا افتادن و اعتباربخشی آن، هزینه و تلاش مضاعفی صورت گیرد ولی زمانیکه بناست اثرگذار باشد، آن ماجرا تمام شده و برنامه هم تعطیل میشود. این رویکرد، اشتباه است و در این سالها ضربهاش را در مدیریت افکار عمومی خوردیم. کاش برندهای ماندگار برنامه سیاسی را در تلویزیون داشته باشیم و مدیران سازمان، فشارهای بیرونی که به صدا و سیما میآید را تحمل کنند تا این برنامهها استمرار یابند. امیدوارم برنامه «بیواسطه» در یک بازه زمانی طولانی روی آنتن بماند و به یک برنامه مقطعی تبدیل نشود. اگر قرار باشد «بیواسطه» به برنامهای مطالبهگر تبدیل شود که هر بار سراغ پروندههای جدید و جنجالی میرود، مماشات نمیکند و بررسی دقیق و موشکافانه دارد، باید به برندی ثابت تبدیل شود. در صورت استمرار در ساخت و پخش چنین برنامههایی میتوان به اثرگذاری آنها در طولانی مدت امیدوار بود. زهره کهندل